ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سلام خب خب خب هی من میخوام بیام داستان رو تموم کنم هی یه اتفاق می افته اونو میندازه عقب
نتایج ارشد رو زدن گفتن نداره ولی خب دانشگاه شهید بهشتی قبول شدم. اما نمیرم. دلیلش هم اینه که مجازی قبول شدم
ولی خب همین که شهید بهشتی قبول بشی و نری خودش کلاس داره.
ارشد چ رشته ای؟
مجازی ینی چی؟؟؟
چن رتبه داشتی؟
ارشد برق
مجازی یعنی مجازی دیگه باس پول بدی یعنی
یادم نمیاد الان
سلام
چه عالی نبریک میگم
دلم واسه داستان نویسهاتون تنگ شده
کاش بیشتر بنویسد و این داستان هم تمام کنید
مرسی
لطف داری
چشم
ممنون. اره میدونم همیشه همینجوریه ولی فک نمیکنی سخت باشه که همیشه ببینیش وهر روز نمیری؟
مطمئن نیستم خوبه یا نه. ولی سخته خیلی سخت.
..........
البته ن همیشه دلم به این دلیل نمیگیره
دیشب حالم خوش نبود قبول شدن شهید بهشتیو بهت تبریک نگفتم. تبریک!
سخته اما نشدنی نیست
.....
مرسی
دلم گرفته استریت بوی. بدجور گرفته :)
چرا چی شده؟
:| چرا روزانه قبول نشدی؟ دل به درس نمیدیا :/
دیگه میدون رو دادم به جووونها . اره واقعا یه سر و هزار سودا
سلام.زود بیا و داستانو تموم کن که مشتاقانه منتظرشیم.خیلی خیلی خوشحال شدم ک قبول شدی.منم شیرینی اساسی میخوااااااام.
سلام
چشم
مرسی چشم شیرینی میدم
هخخ
کلاس داره رو خوب اومدی
حیفه هاااا
کاش میرفتی
نمیشه پول میخواد
چه آقای باکلاسی:دی
بزار دفترمُ بیارم برام امضاش کن:دییییییی
خواهش میکنم شما چرا
شیرینی شیرینی شیرینی شیرینی
مبااارک
دادااااار دوووودوووووور
دادااااار دووووودووووووور
مبارک مبارک مبارک مبارک
پروردگارا پناه میبرم از شر ادمای شیرینی خور به خودت



مرسی