ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با سلام
نمیدونم میدونید یا نه اما من برای نوشتن یه مطلب خیلی خیلی وقت میزارم. که مثلا اون نوشته به نحو احسن نوشته بشه. البته اینو باید بگم که از نظر خودم خوب باشه. چطور بگم دیدین وقتی لباسی می پوشین تا خودتون از اون لباس خوشتون نیاد و راضی نباشید. اون لباس قشنگ نیست؟ حالا نوشته هم همینجوره.
حقیقتش این چند مدت (حدوداً دوماهی) هرچی که نوشتم اصلاً ازش راضی نبودم. نوشته هام به دلم ننشست. این ها البته بر میگرده به مشغله های ذهنیم. خیلی ها اومدن گفتن چرا نیستی. نکنه عاشق شدی و این چیزا. نه حقیقتش ماجرا به این صورت هست که چند تا داستان با هم برام پیش اومد که نمیخواستم مثه بقیه بیام و بگم ای هوار من این مشکلات رو دارم. اما الان حس میکنم دلایل بد نوشتنم اینا هستند. اینا رو فقط می نویسم که نوشته باشم همین. یعنی چطوری بگم اینا فقط واسه ثبت در وبلاگ هستند. پس لطفاً کسی نیاد بگه. واییی . آخی . و این چیزا.
بنده یه بیماری پوستی بدی گرفته بودم که اصلاً هیچ دکتری نمیتونست تشخیص بده و یک ماهی درگیرش بودم و بالاخره با حجامت بیماری برطرف شد.
بعد از اون بیماری آنفولانزای نوع A گرفتم که اونم 20 روزی درگیرش بودم تا بالاخره خوب شد.
در این بین بیماری و بحبوحه، دوستی گرامی به علت جراحی از بنده مبلغ قابل توجهی درخواست نمود که با وجود دوستی عمیق بین ما، از دوستان دیگر قرض کردم و بهشون دادم. و متاسفانه گفت الان نمیتونم بهت پس بدم. و به همین دلیل با حال مریض باید سرکار میرفتم تا این بدهی رو پس بدم.
اینا گذری بود بر یه سری مشکلات و بیماری.
.......................
پ.ن1: یه سری تصمیماتی هست که اونم تو یکی دو روز دیگه میگم.
پ.ن2: اینا رو گفتم به این دلیل که نمیرسم بنویسم و از نوشته هام اصلا راضی نیستم.
ولی ارسال شدددد :(
گفتم از خانوم مهندس جان خبر ندارید؟؟؟؟
کجااااست؟؟؟
اینا چرا یهو و بی خبر میرن؟؟
بابا مارم ادم خساب کنید
درسته مجازی هستیم
ولی ادمیمم
دوستیمم
اه
والا منم الان دیدم وبشو که بسته. احتمالاً موقتیه. برمیگرده بی معرفت نیست. اما این دفعه بیاد چند تا فحش بهش میدم تا حساب کار دستش بیاد.
میدونم این کارا زیر سر کیه
کامنت من چی شد؟!!!ظهر فرستادم
چیزی نرسید به دستم
الان خوبی؟
بله بله متشکرم خوبم
وایییی
آخییییی دی
براچی؟؟دی
ان شاءالله ک بهترشین!
آیکون خشم اژدها
مرسی :دی
اخییی.. ناازی.. وااای... طفلک.. کلی گناه داشتی..
ستاد آزار علیرضا ^_^
اصلا ننویس اما زود زود امار بده ببینیم چطوری پسر!
میگم حالا چطو شد تونستی نحات پیدا کنی؟حیف نبود؟بخاطر یک مریضی باکلاس بلایی سرت میومد؟حالا باید منتظر بمونی همون سکته قلبی چیزی کنی..یک مریضی روتین و دِمُده!
همینطوریه ک فرصتهاتو از دست میدی..
سوای از شوخی و اذیت کردنت.. خوشحالم حالت بهتره و خوبی الان. انشالله سالمتر و قبراقتر و شادابتر باشی و 120سال ک زیاده.. 100سال عمر کنی :)
میخایم برات زن بگیریم. بچه هاتو عروس دوماد کنیم. طفلک عروسه چی بکشه از دستت.. هرچند از خداشم باشه.. پسر ب این خوبی. تازه چندتا مریضی باکلاس هم گرفته و شکست داده ^_^
خیلی دارم چرت میگم. میدونم... فقط نوشتم ک بگم:حضورت و حالت برای دوستات مهمه. پس زیاد درگیر کلمات نشو.مث من متن بنویس پر از غلط تایپی و فعل و فاعلی! و کمررررر شکن :))
آیکون مسلسل
چشم میام آمار میدم بهت :دی
مرسی. نه بابا صد سال چیه چهل چهل و پنج کافیه
خخخخ زن و عروسی؟ بیچاره زن :دی
مرسی. لطفتو میرسونه دوستم
چشم میام مثه خودت مینویسم کمر شکن :دی
سلام
درسته اول باید خودمون نوشتمونو دوست داشته باشیم مث همون نوشته هایی که می نویسیم چون دوستشون نداریم تو چرکنویس میمونه
ان شاءالله رفع گرفتاری بشه هم برای شما هم برای باقیه گرفتارا
انشاالله
خدا روشکر که بر تمام مشکلات فائق شدی
مرسی و ممنون
خداراشکر مشکل پوستی و بیماری رفع شده
ان شالله مشکل مالی هم برطرف میشه
ممنون
مرسی انشاالله
ایشالله که همه مشکلات با هم حل شن :) و روزهای خوب بیان هرچه زودتر
ممنون. ایشالا
خوبه حالا ایقد ها نکن منم مبتلا میشم:) بگو الکی نیاد ها،من زنش نمیشم
تا بیاد در خونتون رو بزنه بابات پیشکشت میکنه. میدونی که در راستای همون کشتن ها
:)) =)) تورو خدا کوتاه بیا این دیگه چی بود؟ سیل برد هم دفتر رو هم کاغذ رو هم خودکار رو با هم:-D
آنفولانزای تف مال بگیری بچه:-D
:آخ اینقدری تف مالی رو دوست دارم
فکر بد نکنی ها
ممنون علی منتظر کامنتت هستم
باشه
آخی طفلک! میگم یکم بهداشت رعایت کنی اینهمه بیماری خفتت نمیکنه عزیزه من النظافته من الایمان! آخیییی:))) الان روبراهی؟ فک نکن فقط خودت ناراضی هستی منم ناراضیم در ضمن آخیییی:)))
ایکون خشم اژدها
ببین کی به کی میگه بدبخت این مال حموم بیش از حده ها آه من میگیرت ها :دی
از اونجایی که گفتید نگیم : وای؛آخی و.... پس:
اووووه....حالا انگار چییی شده...بادمجون بم آفت نداره بابا!!!
:دی
خداوندا. یعنی واقعاً من بادمجون بم هستم؟ وا مصیبتا :دی
از متن هایی که نوشتی مشخصه که خیلی رو نوشتنت حساس هستی
من که خیلی خوشم اومد
دمت گرم بابت مردانگی و کمکی که به دوستت کردی
در آخر باید بگم مشکلات همیشه جلوی راه مردا قرار میگیره یا به اصطلاح کردی (کار سره پیا میا)
موفق باشی
ممنون. شما لطف داری.
مرسی
نه خون نجسه:-D دفتر خاطراتم مشکل پیدا میکنه، اصلا دستت رو با زبونت خیس کن،محکم بزن این گوشه ی کاغذ:-D
باشه بیا خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخک تووووووفففففف
خوب شد؟ :دی
گاهی خدا می خواهد با دست تو,دست دیگر بندگانش را بگیرد.
وقتی که دستی را به یاری می گیری
بدان که دست دیگرت در دستان خداست...
سلام
سلام
مرسی. لطف دارین. ولی من اون بنده خوب نیستم که خدا بخواد با دست من چیزی رو به دست بندگانش برسونه
سلااام
خوبی الان؟
ایشالله خدا همه بیمارا رو شفا بده
شمام همیشه سالم باشی
مشکله دیگه پیش میاد و رفع میشه
زندگیت پر از موفقیت
مطالب هم خوووبن
سلام.
بله خوبم الان شکر.
مرسی
اوه مای گاد،خودکار داری دم دست؟ من کاغذ دارما... بیا امضا بده بهم،آنفولانزای نوعA خیلی کلاس داری... یه وخ ندزدنت باکلاس... با ابهت... پاچه خواری بسه،بیا با اون خودکار این کاغذ منو امضا کن میخوام بزنم تو دفتر خاطراتم:-D:-D
شما خودکار واسه چی میارید بگو من با خون خودم امضا میدم بهت. ( مرسی این همه ابراز احساسات
)
خدا رو شکر که الان خوبین
کار جوهره مرده. اشکال نداره. سخت نگیر
ممنون
بله صد در صد.
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی
بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.
پیشاپیشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یلدا مبارک
ممنونم
پس این چند وقته خیلی بهت خوش گذشته...
نوشته هات خوبه، وقتی خراب میشه که سعی کنی بهتر بنویسی. بزار بیان و لغات و زبان خودت باشه. اصلا فکر کن داری حرف میزنی. خودتو درگیر خوب و بد بودنش نوشته ات نکن.
اگر حوصله داشتی کتاب ((اگر میتوانید حرف بزنید، پس حتما میتوانید بنویسید)) نوشته ژول سالزمن یه ورقی بزن.
اره خیلی خوش گذشت خدا نصیب گرگ بیابون نکنه :دی
میدونی نوشته ای که به دل خودت نچسبه به نظر من خوب نیست.
ممنون دستم برسه ورق میزنم چون از کتاب های مجازی متنفرم
اولش میخواستم بیام بگم آخی و این چیزا:دی
بعد دیدم نه،جدی درگیر بودی.
انشاا...که مشکلاتت رفع بشه هرچه سریع تر.
عجب دوست پایه ای هستی شما:دی
مرسی
والا من خیلی ها میشناسنم ولی کلاض دوستان انگشت شماری دارم. اونا لطف بهم دارن و من نیز لطفشون رو جبران میکنم
بابت اون هم ممنون درستش کردم