ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تا حالا شده خواب باشید و خواب دستشویی بینید؟
اخ هی میشینی رو سنگ دستشویی و هی میخوایی در رو ببندی کارتو بکنی ولی میبینی زرشک در نیست. به هر ریسمانی چنگ می زنی که در رو ببندی و کسی نبینه ولی نه ؛ چیزی نیست. هی ادما از رو به روت رد میشن و در هم بازهِ بازه. تازه جالبتر اینکه هیچکس هم بهت توجهی نداره اون لحظه هستش که از شدت فشار از خواب می پَری و میبینی که چه فشاری بهت اومده.
آدمای باهوش سریع بلند میشن میرن دستشویی و میان ادامه خوابیدن رو با خیال راحت انجام میدن.
آدمای احمق هم می بینن که خواب بودن میگن ول کن بابا تا الان اتفاقی نیوفتاده پس با همون فشار می خوابند ( اینا بعد ها بیماری های عفونی پیدا میکنن نکنید این کار رو)
بد ترین اتفاق ممکنه اینه که توی خواب اون در بسته بشه و تو کارتو بکنی و همینجوری حس میکنی یک گرما توام با خیسی و راحتی بهت دست میده و از خواب بیدار می شی با یک خنده ملیح. تازه می فهمی ای دل غافل گویا رختخواب واقعاً خیسه. در این حالت
آدمایی که تنها هستند سریع بلند میشن و جمع میکنن و می شورن و.....
آدمای بی شعور و کصافط اون شب رو تا صبح و حتی تا ظهر اینقدر می خوابن که جاشون خشک شه و صداشو در نمیارن...
فقط خواستم اطلاع رسانی کنم. دیگه حرفی واسه گفتن ندارم
پاورقی: ببخشید که خیلی پستمون بی ادبانه بود و کمی هم حال به هم ذهن اما ذهنمو مشغول کرده.
..........................
پ.ن1: جاتون خالی عروسی خیلی خوش گذشت. مرادی زن دومش رو هم دعوت کرده بود ولی هیچکس نمیشناختش اما من هی بهش تیکه مینداختم و میخندیدیم.
پ.ن2: خدا رو شکر با هم یه جورایی تسویه کردیم.
پ.ن3: اونی که گفت با مرادی حرف بزنم حرف زدم کصافط با دست پس می زد و با پا پیش می کشید. دیگه خودتو آماده کن.
پ.ن4: دوباره تمرینات شنا رو شروع کردم مدتی بود فرصت نمیشد اما این ماه میخوام تست آمادگی جسمانی بدم حس خیلی خوبی هست
منظورم کسایی بود که مورد بیشعور رو انجام میدن نه شما سوتفاهم پیش نیاد
خب همین کارا رو میکنن ذهن شما درگیر میشه مجبور میشید یه پست درموردش بذارید
مورد بیشعور کصافط خیلی بی ادبه خو نکنید از این کارا
با این کاراتون پست یه نفر روهم خراب میکنید والا
چه رویی داشته زن اولش رو هم دعوت کرده
چشم نمیکنیم
ذهنت رو چه چیزایی مشغول میکنه :))))
درگیرشم میفهمی درگیر
لطف داری تو
حوصله نوشتن هم ندارم اینروزا مدرسه حالمو گرفته
نگو ازون حس گرما خخخ بچه بودم همیشه اون حسو داشتم خخ
میدونم درگیری
به به مبارکه اون حس. نکنه الانم تجربه اش میکنی
از این خوابا ندیدم
اخ واقعا؟
اولین نفری که تو عمرم میبینم
آفرین شنا خیلی خوبه
بعد این ناشی از تجربیات شخصی ت بوده؟ دقیقا دیشب تو کدوم مرحله بودی خخخخخخ
تبریک میگم تسویه حساب خخخخ
ایول مرادی جه پر رو بوده! اما خیلی جالبه مردا هم زمان میتونن عاشق چند نفر باشند
آره این خواب دستشویی خیلی بده
بله خیلی خوبه.یادم باشه اطلاعاتم رو در اختیار بذارم
مرسی فعلاً چک هست هنوز نقد نشده
اصولاً مردها تنوع طلبن :دی
این ناشی از تجربیات شخصی و دیگران بوده. من همیشه تو مرحله اول گیر میکنم دوست دارم دوتا مرحله اخر رو هم تجربه کنم :دی
با عرض معذرت با خوندن پستتون ی سوالاتی ذهنمو به خودش مشغول کرد که میپرسم
اول اینکه تا آدم تو واقعیت چیزی رو نبینه و نشنوه براش سوال نمیشه حتما همچی چیزی بوده که شما در موردش حرف زدین و بعدم که
طرفی که این کارو میکنه مریضه یا داروی اعصاب و روان مصرف میکنه که هیچی حالیش نمیشه ویا اینکه بی اختیاری داره و باید درمان شه
خب صد در صد همچین چیزایی توی واقعیت هست.
اتفاقاً طرفی که این کار رو میکرد از همه لحاظ از بنده نیز سالم تر بوده
سلام
اول تشکر میکنم بابت اطلاع رسانیتون
خالی کردن ذهن از مشغولیات ذهنی کار خوبیست
بعدم خوشحالم بهتون خوش گذشته و تسویه کردینو وحس خوبی دارین
و در آخر بیچاره زن مرادی بی خبر از همه جا
موفق باشین
خواهش.
بله
مرسی
همه اینارو تجربه کردم
البته چون وسواس دارم مورد بیشعور و کصافط رو تجربش نکردم
چن سالش هس حالا،یه بیوگرافی ازش برام بذار
وسواسی
)
یه مرد 58 ساله و زشت و پولدار البته خسیس ( توی یک جمله گفتم
نگم بهتره
هرجور که میلته
خب به خاطر بسپار رو بزن که دیگه هی ننویسی
منم از این خوابا دیدم.

جمله اول رو که خوندم مثل ف گفتن و فرحزاد رفتن بود
از کدوم گونه ادما بودی نکنه اخری :دی