پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

پیامت رو خوندم و دیدم ولی نمیتونم جوابتو بدم چون هیچ دسترسی ندارم.

.................

این روزها یه جوری اتفاقات داره پشت سر هم پیش میره که حاجی پشم هایم

امیدوارم که همه چی درست پیش بره فقط.

نظرات 5 + ارسال نظر
مونا چهارشنبه 21 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 03:58

الان دقیقا اونجایی هستم که
احمد شاملو میگه :
چه بی تابانه میخواهَمَت

اوووو چقدر عاشقانه

مونا دوشنبه 19 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 21:48

وای خداروشکر که هستی و خوبی داشتم دیوونه میشدم شرمنده هیچ جوره نمیتونستم باهات در تماس باشم.
تقریبا هر هفته یا چندروز یکبار اینجا را چک میکنم.
بعله از این متون زیبا هم میتونم بگم.
ولی خدایی تو تنها کسی هستی و بودی و خواهی بود که دوست داشتنم را از بر بودی

نمیدونم چطوری میشه جواب تو رو داد برای همین اینجا نظرات رو پاسخ میدم ولی متاسفانه همه این رو میبینن

مونا شنبه 10 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 14:28

همین که
کسی باشد که
نگاهت را بخواند و
نسخه‌ی دلت را بپیچد
یعنی دوست داشتنِ تو را
از بر است...

واو چقدر زیبا

..... دوشنبه 5 آذر‌ماه سال 1403 ساعت 23:01

سلام خوبی ؟
کجایی نگرانتم...

هستم خوبم

مونا جمعه 2 شهریور‌ماه سال 1403 ساعت 17:16

سلام انشااله همه چی درست پیش میره

سلام به امید خدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد