پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی
پسر خیابونی

پسر خیابونی

نوشته های پسر خیابونی

بودن یا نبودن

بودن با تو و نبودن با تو هر دوتاش بهونه هست الان میگی نرو رفتن سخته ولی چند وقت که بگزره تو می مونی و یه مشت خاطره که کمرنگ میشه زندگی همینه نمونه بارزش همین مرده های عزیز و دوست داشتنیه تو چند وقت می ری سر خاکشون؟ یه ماه؟ دوماه؟ یه سال؟ ده سال؟ اخرش چی کمرنگ و کمرنگ تر میشه رفتنت این نشونه اینه که تو چه بخوایی چه نخوایی تغییر می کنی. سکون ماله ما ادما نیست. تو خودتو به جریان زندگی بسپاری حرکت کردی با جریان زندگی مقابله کنی باز هم حرکت میکنی و جلو میری اینکه تو چطوری حرکت کنی مهممه اینا رو میگم که زودتر به خودت بیای. الان هم به خاطر دوست داشتنه که می گم برو و تغییر کن...! بزرگ شو..... 


............................

پ.ن1: نمیدونم یه جور حس خاصی بود که این رو باید می نوشتم.

پ.ن2: این اتفاق مال یه زمانی هست که من زیر 20 سالم بود و الان یادم اومد.

پ.ن3: مخاطبش رو یادمه و آخرین بار خبرش استرالیا بود حدود 5 سال پیش. امیدوارم بزرگ بشه.

نظرات 17 + ارسال نظر
sara پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 18:11 http://www.motevalede-december.blogsky.com

محض همزادپنداری عرض کنم که. منو هم هیچکس دوس نداره

اه ای همزاد فکر کنم باید سر به بیابون بزنیم

Maryam چهارشنبه 4 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 22:55 http://words-world.Blogsky.com

سلام
نمیدونم چرا هروبی میرم بعد از یک هفته همش به فکرای خودم برمیخورم
خوبی؟
دقیقا همین الان با اهنگ های پخش یاد یه موضوع یه *کوچولو* شبیه این افتاده بودم که اومدم وبت،و جالب تر اینجاست که مخاطب ذهن منم الان داره میره استرالیا:S027:]
ایشالله زندگیت پر از روزهای خوب
مشکل مالیه حل شد؟

ممنونم
واو تا حالا کسی اینجوری به یاد من نیوفتاده بود :دی
حل میشه نگران نباش تا فردا وقت دارم

Meredith سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 22:19 http://dr-coffe.blogsky.com

میبینم که تو هم حال نداری بنویسی....حال نداری یا نوشته هات ته کشیده؟

هیچکدام رجوع کن به جواب کامنت سیاهچاله

تحول سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:37 http://leyla-taraghi.blogsky.com

سلام و عرض ادب

از شما حرکت از خدا برکت

ان شاالله که مساله پیش اومده حل میشه

توکل بر خدا

ممنون. انشاالله

سمیم سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 09:40 http://peleha.persianblog.ir

بزرگ شدن به اینه که آدم بره؟
اتفاقا بزرگ شدن به موندنه هرچی آدم بزرگتر باشه موندنی تره
از همه بزرگتر خداست و از همه موندنی تر

وقتی در کنارت کسی هست که کوچیک و کوچیکتر میشه. تو باید اونقدر بزرگ باشی که اون بفرستی بره تا بزرگ شه و طعم سختی رو بچشه

سیاهچاله سه‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 08:07

ان شاء الله که حل و ختم به خیر بشه :)

مرسی ممنون

سیاهچاله دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 22:30

نیستین

مرسی لطف داری
درگیر یه ماجرای مالی هستم باید اون حل شه انشاالله میام

موج دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 17:20

میبینم که رفتی و به خاطره پیوستی

نه به یه مشکل مالی بدی برخوردم درگیر اونم که حلش کنم

sara دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 11:12

علیرضا تو دقیقا چندبار و از چند نفر خوشت اومده:| توجیه کن منو گه گیجه گرفتم

:دی
من راستش از اونام که از همه خوششون میاد و بقیه از من خوششون نمیاد هستم :دی
باشه توجیه میکنم نگران نباش به وقتش

بهامین یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1394 ساعت 12:56 http://notbookman.blogsky.com

بعضی مواقع حس و حال خاصی تجربه میکنه

کی؟ متوجه نشدم
یعنی اون؟ نه بابا اون هیچی تجربه نمیکنه

موج شنبه 30 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 12:32

خاطرات هیج وقت فراموش نمیشه .ادم هیج وقت مرگ عزیزانش رو فراموش نمیکنه ولی چاره ای نداره مجبور ادامه بده ولی خلا وجود اون عزیز همیشه هست

بله و این خلا همیشه دردناک

سیاهچاله شنبه 30 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 08:26

برو تغییر کن... بزرگ شو...
این تیکه اش خوب بود :)

مرسی لطف داری
خودم هم از اینجاش بیشتر خوشم میاد

ویس شنبه 30 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 07:19 http://heybateveys.blogsky.com

مهم اینه که تو چطور حرکت کنی..؟؟؟؟

قابل تامله

به سمت شکوفا شدن حرکت کنیم

هم راز شنبه 30 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 00:35

بنظرم یاداوری خاطرات گذشته اصلا خوب نیست.بریز همه رو دور.....

نه اینا درس عبرتن. اینا هموناست که میچسبونی به دیوار تا یادت بمونه اینجور داستان هستند و تو نباس فراموش بکنی و دوباره تکرار کنی

لبخند ماه جمعه 29 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 11:28 http://labkhandemah.blogsky.com

خدا حافظش باشد هر جا که هست


کجایی جوانی که یادت بخیر

اوهوم.
اره یادش بخیر ولی ماها همه جونییم. دلمون باس جوون باشه :دی

Meredith جمعه 29 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 08:10 http://dr-coffe.blogsky.com

دوباره حرف فلسفی؟ خخخخ تکبیییییر

:دی
تو حقته این حرفا رو یاد نگیری. تقصیر منه اینا رو یادت میدم :دی

پرستو جمعه 29 آبان‌ماه سال 1394 ساعت 01:48 http://the0emigrant0shorebird.blogsky.com/

کسی رو دوست داشتی اون موقع ها؟

همیشه گفتم شاید
اره خب خیلی ها کسانی رو دوست داشتند. البته فقط دوست داشتند. به قول امروزی ها عاشقش نبودند. یه جوری علاقه داشتن.
مثل الان من با تمام دوستای وبلاگی. همه رو دوست دارم. دوست داشتن من اینه که راضی نیستم ضرر کسی رو ببینم. راضی نیستم ناراحتی کسی رو ببینم. اینا میشه دوست داشتن من به فرد. در مقابل دوستان وبلاگی بنده هم همینطوری هستند. ( یه جورایی در شادی و ناراحتی هم هستیم)
( متوجه نشدی از سوالت طفره رفتم )
هرکسی زمانی یه سری تجربه هایی داشته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد